ماه مهر
فصل پاییز با نامهای «پادیز/ پاذیز»، «خزان» و «تیرماه/ تیرَهماه» نیز شناخته شده است. نام پسین یا تیرماه در ادبیات فارسی و از جمله در شاهنامه فردوسی به همه فصل پاییز اطلاق شده است و امروزه نیز در تاجیکستان و شمال افغانستان تداول دارد.
یکم مهر/ اورمزد روز: روز جشن بزرگ «میثْـرَکَـنَـه/ میتراکانا/ مهرگان»، بزرگترین جشن هخامنشی در ستایش و گرامیداشت «میترا» در نخستین روز ماه «باگایادی/ بَـغَـیادی» (یاد خدا) و نیز آغاز سال نو در گاهشماری هخامنشی.
امروزه نیز سنت کهن آغاز سال نو از ابتدای پاییز با نام « سال وِرز»، در تقویم محلی کردانِ مُـکری مهاباد و طایفههای کردان شکری باقی مانده است. در تقویم محلی پامیر (به ویژه دو ناحیه «وَنج» و «خوف») از نخستین روز پاییز (تیرماه) با نام «نوروزِ تیرَه ما» یاد میکنند. آغاز پاییز به عنوان آغاز سال نو زراعی همچنان در میان کشاورزان رایج است. همچنین بیرونی از این روز با عنوان «نیمسرده» (نیمه سال) نام برده است.
هنگام اصلی جشن «مهرگان» نیز در اصل در چنین روزی بوده که بعدها به شانزدهم مهرماه منتقل شده است. در ادبیات کهن فارسی نیز همواره جشن مهرگان با نخستین روز فصل پاییز برابر دانسته شده است.
سیزدهم مهر/ تیر روز: یکی دیگر از جشنهای تیرگان، در گرامیداشت ستاره بارانآورِ «تیشتَر/ شباهنگ/ شِعرای یمانی» و در خوارزم باستان به نام «چیری روچ/ تیر روز» (← سیزدهم فروردین و سیزدهم تیر).
ادامه و نشانههایی از این جشن کهن همچنان در آیین قالیشویان اردهال در غرب کاشان دیده میشود (امروزه در دومین آدینه مهرماه). مراسم قالیشویان اردهال بازماندهای از جشن تیرگان و دعا و آرزو برای بارش باران، و همانند بسیاری از جشنهای ایرانی با یک بازار همگانی و بزرگ توأمان است. نیایشگاه اردهال میبایست یکی از معابد «تیشتَـر» در ایران باستان بوده باشد و در بسیاری از باورهای ایرانی بین دعای باران و تابوت یا شستشوی مردگان، پیوندهایی وجود دارد.
شانزدهم مهر/ مهر روز: جشن «مهرگان»، جشنی بزرگ در ستایش ایزد «میثرَه/ میترا» (و بعدها «مهر»). در اصل در نخستین روز مهر (← یکم مهر) و بعدها در شانزدهمین روز این ماه.
همچنین روز برگزاری جشن هخامنشی «مَغوژتی/ مَگوفونیا»، روز نجات ایران از غلبه مُـغان.
بیست و یکم مهر/ رام روز: جشن «رامروزی» (در خوارزم باستان «رام روچ»)؛ و نیز روز غلبه کاوه و فریدون بر ضحاک.
ماه مهربانی امد
شروع سال علم
شروع فصل خزان
و.....
کلا مبارک
از دریای پربرکت قران جرعه 24 را می نوشیم.
یکم شهریور/ اورمزد روز: جشن «فغدیه»، جشن خنکشدن هوا در خوارزم که «فغربه» هم گفته شده است.
سوم شهریور/ اردیبهشت روز: جشن «کشمین»، جشنی ناشناخته در سُـغد باستان که با بازاری همگانی همراه بوده است.
چهارم شهریور/ شهریور روز: جشن «شهریورگان»، جشنِ آتشی در ستایش و گرامیداشت «شهریور» (در اوستایی «خْـشَـتْـرَهوَئیریـه»، در پهلوی «شهرِوَر») به معنای حاکمیت و شهریاری نیک، و بعدها نامی برای یکی از اَمْشاسْپَندان. در «برهان قاطع» (جـلد سـوم، ص۱۳۱۶) به عنوان زادروز «داراب» یاد شده است.
هشتم شهریور/ دی به آذر روز: «خزان جشن»، هنگام جشن خزان که از جشنهای مهم و کهن بوده و با سوارکاری، چراغانی و آذین خانهها و آتشافروزی بر بامها همراه میشده است. برخی این جشن را در هجدهم شهریور (و گاه پانزدهم شهریور) دانستهاند. «جیمز موریه» در سفرنامهاش از آخرین کسانی است که به برگزاری این جشن در شهر دماوند اشاره کرده است.
پانزدهم شهریور/ دی به مهر روز: بازار همگانی دیگری در سغد و آسیای میانه باستان. همچنین گردیزی در «زینالاخبار» جشن خزان را به این روز منسوب میدارد.
سی و یکم شهریور/ روز زیادی: جشن پایان فصل تابستان و زمان گاهَنباری بنام «پَـتْـیـه شَـهیم» در اوستایی «پَـئیتیش هَـهْـیـه» به معنای «پایان تابستان».